تحقیق درباره اصول مهندسی مجدد فرایند
- تحقیق درباره اصول مهندسی مجدد فرایند
دسته بندي : عمومی » گوناگون
فهرست مطالب
چكيده
مقدمه
تعريف مهندسي مجدد
قواعد مهندسي مجدد
مزاياي مهندسي مجدد
عوامل موفقيت وشكست پروژههاي مهندسي مجدد
بررسي مطالعات قبلي:
مدل تحليلي-اجرايي مهندسي مجدد
– حمايت و تعهد مديريت ارشد:
– مديريت تغيير(عوامل فرهنگي):
– مديريت تغيير(عوامل سيستمي و ساختاري):
– چشمانداز وجهتگيري استراتژيك:
– درك اصول و مفاهيم مهندسي مجدد:
– شناخت كافي از ماهيت و اصول مهندسي مجدد
– مديريت پروژه:
– متدولوژي مدون:
– تركيب تيم مهندسي مجدد:
– بهرهگيري از فناوري اطلاعات:
– اجرا و پيادهسازي:
– مشاركت كاركنان:
نتيجهگيري
منابع وماخذ:چكيده
مهندسي مجدد به معني بازانديشي بنيادين و طراحي مجدد ريشهاي فرايندها به منظور دستيابي به بهبود چشمگير در معيارهاي مهم عملكرد از قبيل هزينه، كيفيت، سرعت و خدمت است. اين مفهوم توسط مايكل همر در سال 1990 معرفي گرديد ومورد استقبال تمامي مديران در سراسر دنيا قرار گرفت. اين رهيافت نوين بهبودهاي چشمگيري را در معيارهاي عملكردي سازمانها نويد ميداد اما در عمل، پيادهسازي آن با مشكلات متعدد روبه رو گرديد و حدود 70 درصد پروژههاي مهندسي مجدد بدون دستيابي به نتايج مورد انتظار، با شكست مواجه شدند.
اين مقاله با بررسي تطبيقي عوامل موفقيت و شكست پروژههاي مهندسي مجدد به تدوين و ارايه يك مدل تحليلي- اجرايي مهندسي مجدد ميپردازد.عناصر تشكيل دهنده اين مدل عبارتند از: حمايت و تعهد مديريت ارشد، مديريت تغيير، چشمانداز وجهتگيري استراتژيك، درك اصول و مفاهيم مهندسي مجدد، مديريت پروژه، تركيب تيم مهندسي مجدد، متدولوژي مدون، ، بهرهگيري از فناوري اطلاعات، پيادهسازي و اجرا، و مشاركت كاركنان.توجه يا بي توجهي به هر يك از عوامل پيش گفته ميتواند به موفقيت يا شكست پروژه مهندسي مجدد منجر شود.مقدمه
اكثر كتابها و مقالات علمي، سابقه مهندسي مجدد را دهه 1980 دانستهاند . در اين دهه در بيشتر سازمانهاي اقتصادي آمريكا يك نيتي فراگير به علت عدم حصول ارزش افزوده بالا از فناوري اطلاعات حاكم شد. اين شركتها با اينكه سرمايه عظيمي براي توسعه فناوري اطلاعات صرف كرده بودند، اما اين سرمايهگذاري تاثير چنداني در افزايش بهرهوري و بهبود عملكرد آنان نداشت.[1]
براي حل اين مشكل نظريههاي متفاوتي از سوي كارشناسان و متخصصان ارائه گرديد كه مهمترين آنها توسط مايكل همر بيان شد.
بر اساس اين نظريه، سه نيرو به صورت جداگانه و نيز مشترك، شركتهاي امروزي را به گونهاي روزافزون به سرزميني هدايت ميكنند كه به چشم مديران و دست اندركاران آن هراسانگيز و ناآشنا مينمايد. اين سه نيرو عبارتند از: مشتريان، رقبا و تغييرات. كه به 3C (CUSTOMER,COMPETITION, CHANGE) معروفند. در اين دنياي دگرگون شده، اصول «تقسيم كار» وضع شده از سوي آدام اسميت كه محور سازماندهي شركتها بود، ديگر كارساز نيست و لذا براي شركتها سودمند و ضروري نيست تا كار خود را بر پايه اين اصول سازمان دهند. ساختار وظيفهگرا در دنياي كسبوكار امروز غيرمؤثر بوده و منسوخ است. شركتها بايستي اينك برگرد محور فرايندها سازماندهي شوند. [2]به عقيده «همر» اين نظريه(مهندسي مجدد فرايندهاي كسبوكار) به اندازه انديشههاي آدام اسميت در زمان خودش، انقلابي و دور از دسترس مينمايد. مديراني كه نظريه «سازمانهاي فرايندگرا» را شناخته و پذيرفته اند، راه خود به سوي آيندهاي پيروزمند را گشوده و همواره كردهاند وآنان كه چنين نميكنند، از كاروان عقب خواهند ماند.
از سال 1993 تفكر مهندسي مجدد فراگير شد و در تمام دنيا مورد توجه مديران قرار گرفت. در دوران كسب و كار فراصنعتي، شركتها ميبايد بر پايه بهم پيوستن دوباره وظايف و برگرد محور فرايندهاي يكپارچه سازماندهي شوند و مهندسي مجدد حداقل تا زماني كه اكثر سازمانها از مدل قديمي آدام اسميت و فردريك تيلور، به سازمانهاي نوين تبديل نشوند، به حيات خود ادامه خواهد داد.تعريف مهندسي مجدد
در مورد تعريف مهندسي مجدد بين كارشناسان و متخصصان امر اتفاق نظر كامل وجود ندارد و تعاريف گوناگوني براي آن ارائه شده است، در زير نمونههايي از اين تعاريف آمده است:
منگانلي و كلين:« طراحي مجدد ريشهاي و سريع فرايندهاي استراتژيك و ارزشافزاي كسب و كارــ و سيستم ها، سياستها، و ساختارهاي سازماني پشتيبان آنها ــ به منظور بهينه سازي جريان كارها و افزايش بهره وري در يك سازمان.» [3]اُبُلنسكي: « مجموعه كارهايي كه يك سازمان براي تغيير فرايندها و كنترل هاي دروني خود انجام مي دهد تا از ساختار سنتي عمودي و سلسله مراتبي، به ساختاري افقي، ميان فعاليتي، مبتني بر تيم و مسطح تبديل شود كه در آن، همه پردازشها براي جلب رضايت مشتريان صورت مي گيرد.» [4]پپارد و رولاند: «مهندسي مجدد يك فلسفه بهبود است كه هدفش دستيابي به بهبودهاي مرحلهاي در عملكرد به وسيله طراحي مجدد فرايندهاست و در اين طراحي مجدد، سازمان ميكوشد فعاليتهاي ارزشافزا را به حداكثر و ديگر فعاليتها را به حداقل برساند. اين رهيافت مي تواند در سطح يك فرايند منفرد و يا در كل سازمان به كار گرفته شود.» [5]مهندسي مجدد براي اولين بار توسط همر و چمپي با تعريف زير به جهانيان معرفي شد:«باز انديشي بنيادين و طراحي نو و ريشهاي فرايندها، براي دستيابي به بهبود و پيشرفتي شگفت انگيز در معيارهاي حساس امروزي، همچون قيمت، كيفيت، خدمات و سرعت.» [2]چهار عنصر كليدي تعريف فوق عبارتند از:
تفكر بنيادين: يعني ترك پيش فرضهاي پذيرفته شده در مورد كار، به فراموشي سپردن نحوه انجام كار در گذشته و پاسخ به اين پرسش اساسي كه شركت «چه كاري» را بايد انجام دهد و «چگونه».
طراحي ريشهاي: طراحي ريشهاي يعني كاري را از بن و دوباره طراحي كردن. مهندسي مجدد برپاكردن شركتي جديد و نو را در نظر دارد، نه بهسازي، اصلاح و بهبود وضع موجود.
نتايج شگفت انگيز: هدف مهندسي مجدد دستيابي به جهشي چشمگير است. فقط هنگامي كه يك انفجار و خانه تكاني در نظر باشد، بايد به سراغ مهندسي مجدد رفت. مهندسي مجدد از بهبودهاي جزئي و تدريجي اجتناب مي كند و بهبودهاي عظيم در ظرف كمتر از يكسال را باعث مي شود.
فرآيند: مجموعه گامهايي است که يک يا چند درونداد را به کار گرفته و بروندادي مي آفرينند که براي مشتري سودمند و خواستني است.دسته بندی: عمومی » گوناگونتعداد مشاهده:
0
مشاهدهفرمت فایل دانلودی:.docx
فرمت فایل اصلی: Word — docx
تعداد صفحات: 22
حجم فایل:370
کیلوبایت
براي توضيحات بيشتر و دانلود کليک کنيد
دانلود رایگان مقاله مجدد ,مهندسي ,طراحي ,اصول ,مديريت ,ريشهاي ,مهندسي مجدد ,پروژههاي مهندسي ,طراحي مجدد ,آدام اسميت ,درباره اصول ,مديريت تغيير عوامل منبع
درباره این سایت